آرنولد شوارتزِنگِر

آرنولد شوارتزِنگِر

Arnold Schwarzenegger

با نام خانوادگی تقریباً غیرقابل تلفظ و لهجه ای غلیظ اتریشی، که تا به حال باور می کرد که یک بدنساز گستاخ و تند سخن از یک دهکده کوچک اروپایی تبدیل به یکی از بزرگترین ستاره های هالیوود می شود، با خانواده معتبر کندی ازدواج می کند، از طریق سرمایه گذاری زیرکانه ثروتی به دست می آورد و یک روز فرماندار کالیفرنیا شوید!؟ داستان شگفت انگیز ستاره بزرگ آرنولد شوارتزنگر، داستان واقعی یک مهاجر بی پول است که در سرزمین فرصت ها، ایالات متحده آمریکا، می آید. آرنولد آلویس شوارتزنگر در 30 ژوئیه 1947 در شهر تال، اشتایر، اتریش، از خانواده اورلیا شوارتزنگر (متولد جادرنی) و گوستاو شوارتزنگر، رئیس پلیس محلی متولد شد. او از دوران جوانی علاقه شدیدی به آمادگی جسمانی و بدنسازی داشت و در چندین مسابقه کوچک در اروپا شرکت کرد. با این حال، زمانی که او در سال 1968 در سن 21 سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد، ستاره او شروع به رشد کرد.تا اوایل دهه 1970، بدنسازی به‌عنوان یک ورزش نسبتاً عجیب و غریب یا حتی یک «نمایش عجیب و غریب» نامفهوم از سوی عموم تلقی می‌شد، با این حال دو برادر کانادایی کارآفرین، بن ویدر و جو ویدر، تلاش کردند تا جذابیت «پمپ زدن آهن» را گسترش دهند. و کسب احترام به ورزش، و چه پسر پوستری بهتری می‌توانستند رهبری را رهبری کنند، پس از آن «بلوط اتریشی»، آرنولد شوارتزنگر. تقریباً در دهه بعد، با شروع سال 1970، شوارتزنگر بر ورزش بدنسازی رقابتی مسلط شد و پنج عنوان مستر یونیورس و هفت عنوان مستر المپیا را به دست آورد و با آن، خود را به نماد ورزشی بزرگ تبدیل کرد، او مخاطبان بین المللی جدیدی برای بدنسازی ایجاد کرد. عضویت در باشگاه‌های بدنسازی در سراسر جهان به ده‌ها هزار نفر افزایش یافت و امپراطوری کسب‌وکار ورزشی ویدر فراتر از حد تصور شکوفا شد و به همه گوشه‌های جهان رسید. با این حال، افق شوارتزنگر بزرگتر از چشم انداز بدنسازی بود و او در فیلم کم هزینه هرکول در نیویورک (1970) در نقش «آرنولد استرانگ» روی پرده ظاهر شد، سپس کارگردان باب رافلسون، آرنولد را در «گرسنه بمان» (1976) در کنار جف بریجز و سالی فیلد، که برای آن آرنولد برنده جایزه گلدن گلوب برای «بهترین بازیگری در فیلم سینمایی» شد. مسحورکننده Pumping Iron (1977) که در سال 1975 مسابقه مستر المپیا در آفریقای جنوبی را پوشش می داد، از آن زمان به یکی از مستندهای ورزشی کلیدی قرن بیستم تبدیل شد، به علاوه آرنولد در کمدی شرور (1979) در کنار کرک داگلاس ایفای نقش کرد. و او نقش میکی هارگیتی را در فیلم تلویزیونی معروف The Jayne Mansfield Story (1980) بازی کرد.چیزی که آرنولد واقعاً به آن نیاز داشت، یک نقش فوق‌العاده قهرمان/جنگجو در یک اثر مجلل بود که از هیکل تراشی‌شده‌اش استفاده می‌کرد و به او فضایی برای نشان دادن استعدادهای رو به رشد بازیگری و طنز عجیبش می‌داد. کانن بربر (1982) دقیقا همین نقش بود. «کونان» با الهام از داستان‌های کوتاه رابرت ای. هاوارد از «عصر هیبوری» و کارگردانی جان میلیوس، کارگردان گانگ هو، و با بازیگرانی کاملاً ناشناخته، به جز مکس فون سیدو و جیمز ارل جونز، موفقیت‌آمیز در سراسر جهان بود. پایین تر، هر چند هنوز دنباله لذت بخش با عنوان Conan the Destroyer (1984) به سرعت دنبال شد. اگر «کونان» شروعی برای شروع کار سینمایی آرنولد بود، پس نقش بعدی او این بود که پدال را روی زمین بگذارد و موقعیت ستاره‌اش را تسریع بخشد.کارگردان جیمز کامرون تا آن زمان تنها یک فیلم بلند قبلی با عنوان پیرانا دوم: تخم ریزی (1982) را کارگردانی کرده بود که از ابتدا تا انتها بوی ماهی گندیده می داد. با این حال، کامرون فیلمنامه‌ای سریع و با مضمون علمی تخیلی نوشته بود که از بازیگری می‌خواست نقش یک درنده غیرقابل توقف و بی‌رحم را بازی کند - The Terminator (1984). فیلم هیجان انگیز اکشن/علمی تخیلی ولتاژ بالا The Terminator (1984) که با بودجه نسبتاً کمی ساخته شد، در سراسر جهان بسیار موفق بود و یکی از سودآورترین فرانچایزهای فیلم در تاریخ را آغاز کرد. عبارت "من برمی گردم" به سرعت بخشی از فرهنگ عامه در سراسر جهان شد. شوارتزنگر در میان طرفداران فیلم های اکشن مد بود، و چند سال بعد قرار بود آرنولد طلای باکس آفیس را در نقش هایی به تصویر بکشد که شخصیت های سرسخت و بی معنی را به تصویر می کشند که از مشت ها، تفنگ ها و تک خط های شوخ خود برای انجام کار استفاده می کردند. کماندوهای مملو از تستوسترون (1985)، معامله خام (1986)، غارتگر (1987)، مرد دونده (1987) و گرمای سرخ (1988) همگی موفقیت‌های باکس آفیس بودند و به نظر می‌رسد که آرنولد در انتخاب فیلمنامه‌های برنده اشتباه نمی‌کرد. . کمدی زبان در گونه دوقلوها (1988) با همبازی اش دنی دویتو بسیار شگفت انگیز بود و طرفداران جدیدی را برای آرنولد به ارمغان آورد که جنبه کمدی تری را برای این بازیگر عضلانی می دیدند که زمانی توسط نویسنده استرالیایی / مجری تلویزیونی کلایو جیمز توصیف شده بود. کاندوم پر از گردو».فیلم‌های تماشایی «یادآوری کامل» (1990) و «احساس خوب» پلیس مهدکودک (1990) هر دو بازیگران خوب باکس آفیس برای آرنولد بودند، به علاوه او در آستانه بازگشت به قلمرو آشنا با کارگردان جیمز کامرون در فیلم نابودگر 2: روز داوری (1991) بود. دومین بار برای این ربات آینده نگر، بودجه تولید از 6.5 میلیون دلار فیلم اولیه به 100 میلیون دلار برای دنباله افزایش یافت و به وضوح نشان داد که دنباله خیره کننده با جلوه های ویژه شگفت انگیز، تعقیب و گریز استخوانی و سکانس های بدلکاری است. ، به علاوه تصاویر جدید تولید شده توسط کامپیوتر. Terminator 2: Judgment Day (1991) مسلماً اوج کار سینمایی آرنولد تا به امروز بود و او توسط انجمن ملی صاحبان تئاتر به عنوان "ستاره بین المللی دهه" انتخاب شد.شایان ذکر است، فیلم بعدی او Last Action Hero (1993) آرنولد را با صدایی محکم به زمین بازگرداند زیرا خط داستانی خود هجو اما گیج کننده پسر جوانی که وارد یک فیلم اکشن اسطوره ای هالیوود می شود، طرفداران فیلم را بیش از پیش گیج می کند و آنها دور می مانند. گروه ها فیلم را به یک فاجعه مالی اولیه تبدیل کردند. آرنولد به دوست خوب، کارگردان جیمز کامرون بازگشت و شیمی قطعاً همچنان وجود داشت، زیرا تریلر جاسوسی به سبک "جیمز باند" دروغ های واقعی (1994) با همبازی جیمی لی کرتیس و تام آرنولد موفقیت شگفت انگیز سال 1994 بود! شوارتزنگر پس از جذابیت گسترده مخاطبان فیلم True Lies (1994)، تصمیم گرفت با جونیور (1994) و Jingle All the Way (1996) به سمت سرگرمی های خانوادگی بیشتر متمایل شود، اما او هنوز هم برای جلب رضایت طرفداران سرسخت خود زمان پیدا کرد. پاک کن (1996)، در نقش مهیج «آقای فریز» در بتمن و رابین (1997) و مبارزه با نیروهای تاریک در اکشن فراطبیعی پایان روزها (1999). داستان علمی تخیلی / توطئه روز ششم (2000) فقط با علاقه متوسطی از طرفداران پخش شد، و خسارت جانبی (2002) تقریباً یک سال پس از حوادث غم انگیز 11 سپتامبر 2001 اکران تئاتری آن متوقف شد، اما همچنان فقط یک جایزه دریافت کرد. پذیرایی ولرم چوارزنگر در آوریل 1986 با ماریا شرایور، خبرنگار تلویزیونی ازدواج کرد و این زوج صاحب چهار فرزند شدند. در اکتبر سال 2003 شوارتزنگر که به عنوان یک جمهوری خواه نامزد شد، در یک انتخابات فراخوان ویژه فرماندار وقت گری دیویس به عنوان فرماندار کالیفرنیا انتخاب شد. به قول شوارتزنگر، "فرماندار" تا سال 2011 این سمت را بر عهده داشت. پس از خروج از عمارت فرماندار مشخص شد که او با خدمتکار خانواده صاحب فرزندی شده است و شرایور درخواست طلاق داده است. شوارتزنگر نقش های کوتاهی را در فیلم های The Rundown (2003)، دور دنیا در 80 روز (2004) و بچه و من (2005) ایفا کرد. او اخیراً در فیلم های The Expendables 2 (2012)، The Last Stand (2013)، Escape Plan (2013)، Expendables 3 (2014) و Terminator Genisys (2015) بازی کرده است.

نمایش آثار

فیلم ها

  • 7.2
    زندگی سیلوستر استالونه
  • 6.2
    نابودگر: سرنوشت تاریک
  • 6.7
    نقشه فرار
  • 7.3
    دروغ های حقیقی
  • 8.6
    نابودگر 2: روز داوری
  • 7.8
    غارتگر
  • 6.7
    کماندو
  • 8.1
    نابودگر

نمایش آثار

سریال ها

  • 8
    مرحله مخفی
  • 8.2
    آرنولد
  • 6.5
    نابود شد